موش ها
گریم
ماته ها
موتوش
خندیدن، تلکه کردن، ولگردی کردن
گردو، باید، بایست، میبایستی، لابد شدن
Mutsuhito
موشی
Jan Christian Smuts
smuts، دوده، هزل، سخن زشت، رنگ سیاه، لکه، سیاهولکه دار کردن، زنگ زدن
گاوها، وسعت، حیطه، گام، هنگام، حدود