نوسیاهneo-noirواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فیلم سیاه دارای مضامین معاصر که در قالب فیلم سیاه به نوآوری میپردازد
نوگردشگریneo-tourismواژههای مصوب فرهنگستانمفهومی نوین که به توصیف اثرات تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی سدۀ اخیر بر گردشگری میپردازد
نونازیسمneo-Nazismواژههای مصوب فرهنگستانجنبش سیاسیِ راستِ افراطیِ معاصر، متأثر از افکار و برنامههای حزب نازی آلمان
دورۀ آشور نوNeo-Assyrian periodواژههای مصوب فرهنگستاندورهای در تاریخ میانرودان شمالی در فاصلۀ سالهای 911 تا 612 ق.م که پادشاهی آشور به اوج قدرت سیاسی و فرهنگی خود میرسد
دورۀ بابل نوNeo-Babylonian periodواژههای مصوب فرهنگستاندورهای در تاریخ جنوب میانرودان از حدود 688 ق.م که با آمدن اقوام کلدانی و آرامی و همچنین شروع مناسبات میان بابل و امپراتوری آشور نو آغاز میشود و تا سقوط آشور و قدرت گرفتن امپراتوری بابل نو و سرانجام فتح بابل به دست کورش بزرگ در سال 539 ق.م ادامه مییابد
نودیکشنری فارسی به انگلیسیfresh, maiden, mint , modern, neo-, new, newfangled, spick-and-span, unused, young