رابطة پولمحورcash nexusواژههای مصوب فرهنگستانفروکاستن همة روابط انسانی، بهویژه روابط حاکم بر تولید، به مبادلات پولی و مالی و مادی
نسوزلغتنامه دهخدانسوز. [ ن َ ] (نف مرکب ) که به آتش تباه نشود. قائم النار. (یادداشت مؤلف ). ناسوز. که نمی سوزد. که از آتش گزند نمی بیند. ناسوزنده : آجر نسوز. پنبه ٔ نسوز. خاک نسوز. صندوق نسوز.
نشظلغتنامه دهخدانشظ. [ ن َ ] (ع مص ) شتاب ربودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). به شتاب ربودن .(ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط). رجوع به نشط شود.