پنندلغتنامه دهخداپنند. [ پ َ ن َن ْ ] (ص مبهم ) این صورت در لغت نامه ٔ شعوری آمده است و به آن معنی عدد مجهول میدهد.ولیکن این کلمه مجعول و یا مصحف اند و اینند است .
پننگلغتنامه دهخداپننگ . [پ ِ ن َن ْ / پ َ ن َن ْ ] (اِ) در مؤیدالفضلا این کلمه آمده و آن را دریچه ٔ خانه معنی کرده است . واﷲ اعلم .
ننگیلغتنامه دهخداننگی . [ ن َ ] (ص نسبی ) ننگین . سرافکنده و شرمسار و خجلت زده و بی اعتبار و بی ارج و خفیف : بکوشم که ننگی نگردم به کاربه نزدیک آن نامور شهریار. فردوسی .بدو گفت بیژن مرا زین سخن به پیش جهاندار ننگی مکن . <p
ننولغتنامه دهخداننو. [ ن َ ] (اِخ ) نام زنی دلاله و مشهور به طهران . وی اول کسی است که در تهران در سلطنت محمدشاه و ناصرالدین شاه قاجار خانه ٔ عمومی کرد. (یادداشت مؤلف ).