لغتنامه دهخدا
چنگوری . [ چ َ ] (اِخ ) از قرای سجاس رودزنجان خالصه دیوان و قدیم النسق سی خانوار سکنه دارد. محصولش غله آبی و دیمی است . از آب رودخانه ٔ مشروب میشود. چشمه ٔ آب هم دارد. یونجه کاری میکنند. هوایش ییلاقی است . (مرآت البلدان ج 4 ص <span class="hl"