noseدیکشنری انگلیسی به فارسیبینی، دماغه، خیشوم، عضو بویایی، نوک بر امده هر چیزی، بو کشیدن، بینی مالیدن به
noseدیکشنری انگلیسی به فارسیبینی، دماغه، خیشوم، عضو بویایی، نوک بر امده هر چیزی، بو کشیدن، بینی مالیدن به