نابرشمردهnot otherwise specified, NOSواژههای مصوب فرهنگستانطبقۀ تشخیصی گستردهای که شامل اختلالهایی میشود که بهطور دقیق زیرمجموعۀ اختلالهای معینی قرار نمیگیرند، زیرا شواهد کافی برای تشخیص دقیقتر آنها در دست نیست
سرریز مثلثیtriangular-notch weir, V-notch weir, triangular weir, vee weir, V-notched wierواژههای مصوب فرهنگستانسرریزی که دارای بریدگی مثلثی است
نوش نوشلغتنامه دهخدانوش نوش . (اِ مرکب ) گوارا باد. نوش باد. نوشانوش : نیست خالی بزم او از باش باش و نوش نوش نیست خالی رزم او از گیرگیر و های های . منوچهری .ساقی غم که جام جام دهدعمر درنوش نوش می بشود. خاقانی