noisingدیکشنری انگلیسی به فارسینادیده گرفتن، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن
notingدیکشنری انگلیسی به فارسییادداشت برداری، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، ملاحظه کردن، نوت موسیقی نوشتن