لقمهمرغchicken nuggetواژههای مصوب فرهنگستانفراوردۀ آغشته به پودر نان که از گوشت مرغ استخوانزداییشده تهیه میشود
لقمهمرغchicken nuggetواژههای مصوب فرهنگستانفراوردۀ آغشته به پودر نان که از گوشت مرغ استخوانزداییشده تهیه میشود
جوشکاری ترکیبیhybrid weldingواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی از دو یا چند فرایند جوشکاری که بهطور همزمان برای تولید یک مهرة جوش یا دکمة جوش (nugget) به کار میرود
پیراحلقهcoronaواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای در جوشکاری مقاومتی در اطراف دکمة جوش (nugget) و مهرة جوش که اتصال آن حاصل جوشکاری حالتجامد است
قطعهدیکشنری فارسی به انگلیسیcatch, chunk, compartment, excerpt, fragment, length, link, nip, nugget, part, patch, piece, scrap, section, slab, slice, snatch, stretch, swath, tract, wedge
لقمهمرغchicken nuggetواژههای مصوب فرهنگستانفراوردۀ آغشته به پودر نان که از گوشت مرغ استخوانزداییشده تهیه میشود