ونگ و ونگلغتنامه دهخداونگ و ونگ . [ وَ / وِ گ ُ وَ / وِ ] (ترکیب عطفی ، اِ صوت مرکب ) در تداول ، ناله ٔ توأم باگریه . زاری همراه گریه . آوای گریه ٔ ممتد و آهسته .
تحویل روی عرشهfree on boardواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که براساس آن فروشنده کالا را بر روی عرشه در بندر مشخصی تحویل میدهد و خریدار موظف است باقی هزینههای پس از آن را تقبل کند اختـ . تحویل رع FOB
سامانۀ پادکنش درونیon-board countermeasuresواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ پادکنش که در داخل هواگَرد یا در زیر بدنۀ آن نصب میشود و علیه هرگونه تهدید یا حمله، حتی پیش از حملۀ مستقیم، آمادۀ بهکارگیری است
کودک در خودروbaby on boardواژههای مصوب فرهنگستانپیامی برای هشدار به رانندگان دیگر و دعوت آنها به احتیاط مبنی بر اینکه کودک در خودرو سوار است
onدیکشنری انگلیسی به فارسیبر، در مسیر، به پیش، همواره، روشن، برقرار، باعتبار، به، بر روی، روی، در روی، برای، در باره، در بر، بالای، بنا بر، سر، راجع به، بطرف، بعلت، بخرج، وصل