ریل نگهبان یکتکهone-piece guardrailواژههای مصوب فرهنگستانریل نگهبان مرکزی از جنس آلیاژ فولاد و منگنز که بهصورت یکتکه ساخته میشود
pieceدیکشنری انگلیسی به فارسیقطعه، تکه، بخش، مهره، عدد، پاره، پارچه، نمونه، لقمه، سر، کمی، دانه، قطعه ادبی یا موسیقی، نمایشنامه قسمت، اسلحه گرم، خرده، وصله کردن، یک تکه کردن، ترکیب کردن، جور شدن
ریل نگهبان یکتکهone-piece guardrailواژههای مصوب فرهنگستانریل نگهبان مرکزی از جنس آلیاژ فولاد و منگنز که بهصورت یکتکه ساخته میشود