همتادیکشنری فارسی به انگلیسیcounterpart, double, duplicate, fellow, opposite number, match , obverse, parallel, replication, sister
متقابلoppositeواژههای مصوب فرهنگستانویژگی برگآذینی با دو برگ یا ساختاری دیگر در هر گره که در دو طرف ساقه یا محور مرکزی قرار دارند
متقابلoppositeواژههای مصوب فرهنگستانویژگی برگآذینی با دو برگ یا ساختاری دیگر در هر گره که در دو طرف ساقه یا محور مرکزی قرار دارند