سازگانorchestraواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ واحدی متشکل از نوازندگان سازهای مختلف برای اجرای قطعات موسیقی متـ . ارکستر
orchestratedدیکشنری انگلیسی به فارسیهماهنگ شده، هماهنگ و موزون کردن، ارکست تهیه کردن، بصورت ارکست دراوردن
سازگان سمفونیکsymphony orchestraواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی از سازها بهنحویکه قادر به اجرای آثاری با فرم سمفونی باشند
سازگان فیلارمونیکphilharmonic orchestraواژههای مصوب فرهنگستانسازگانی که تحت پوشش انجمن دوستداران موسیقی باشد