gammonsدیکشنری انگلیسی به فارسیجواهرات، بازی تخته نرد، یاوه، ران نمک زده و دود زده خوک، مارس کردن، لاف زدن، سردواندن، نمک زدن و دودی کردن
آزمون عمومی کاملاً خودکار تورینگ برای تشخیص رایانه از انسانcompletely automated public Turing test to tell computers and humans apartواژههای مصوب فرهنگستان← آتران