outstandدیکشنری انگلیسی به فارسیبی نظیر، بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن
outstandsدیکشنری انگلیسی به فارسیپیشی می گیرد، بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن
outstandsدیکشنری انگلیسی به فارسیپیشی می گیرد، بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن
outstandsدیکشنری انگلیسی به فارسیپیشی می گیرد، بیشتر ایستادن، بیشتر تحمل کردن، برجستگی داشتن، عازم دریا شدن