25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
overirrigated
إخْصاب
fertilize
fertilized
fertilised
fertilizes
بیشتر بدانید
نسغ
سفت و سرد
dabih
نعناعة
خاک روزی
بارها
جستوجوی دقیق
overbarren
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیش از حد بارور
جستوجوی همآوا
overborn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متولد شد
overborne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیش از حد، مغلوب کردن، فائق امدن، بزمین زدن، زیاد میوه دادن
جستوجوی همآغاز
overbarrenness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموشی