averringدیکشنری انگلیسی به فارسیaverring، بطور قطع اظهار داشتن، از روی یقین گفتن، اثبات کردن، تصدیق کردن، بحق دانستن
پوشش بازopen coveringواژههای مصوب فرهنگستانبرای مجموعۀ S در یک فضای توپولوژیکی، گردایهای (collection) از مجموعههای باز که اجتماع آنها شامل S باشد