hoversدیکشنری انگلیسی به فارسیغرق شدن، پلکیدن، شناور و آویزان بودن، در تردید بودن، منتظر شدن، در حال توقف پر زدن
aversدیکشنری انگلیسی به فارسینگرانی، بطور قطع اظهار داشتن، از روی یقین گفتن، اثبات کردن، تصدیق کردن، بحق دانستن
بیشفرمانگیریoversteerواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن تایرهای عقب، به جای حرکت همپا با تایرهای جلو، بهسمت بیرون خم جاده حرکت میکنند
اُشکوب برینoverstoreyواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از درختان در جنگلی با بیش از یک اُشکوب که بالاترین لایۀ تاجپوشش را تشکیل میدهد
فراتنشoverstressواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که براثر فراتر رفتن از حد نیروهای گرانشی تعیینشده برای هواگرد ایجاد میشود
فراجهشovershootingواژههای مصوب فرهنگستانحالتی پس از شوک اقتصادی که در آن برخی از متغیرها در کوتاهمدت بیش از مقدار تعادل درازمدت، تغییر میکنند
coversدیکشنری انگلیسی به فارسیپوشش می دهد، پوشش، جلد، رویه، سر، روپوش، فرش، لفاف، سر پوش، سقف، پاکت، غلاف، غشا، پوشاندن، پنهان کردن، تامین کردن، جلد کردن، طی کردن، پوشیدن