overshadowدیکشنری انگلیسی به فارسیحواسش هست، تحت الشعاع قرار دادن، سایه انداختن، تاریک کردن، سایه افکندن بر
تحت الشعاع قرار دادندیکشنری فارسی به انگلیسیdominate, eclipse, override, obscure, outshine, overshadow
overshadowsدیکشنری انگلیسی به فارسیپشت سر گذاشتن، تحت الشعاع قرار دادن، سایه انداختن، تاریک کردن، سایه افکندن بر
overshadowingدیکشنری انگلیسی به فارسیغرق شدن، تحت الشعاع قرار دادن، سایه انداختن، تاریک کردن، سایه افکندن بر