اکسیمیت
exhumate
axemaster
خانه، زن صاحب خانه، زن صاحب پانسیون یا مهمانخانه
تقریبی، تقریب زدن، نزدیک کردن، نزدیک امدن
تقریبا غیر مستقیم
نزدیک بین
تقریب محلی