peeredدیکشنری انگلیسی به فارسینگاه کرد، بدرجه اشرافی رسیدن، بدقت نگریستن، نمایان شدن، بنظر رسیدن، برابر کردن، هم درجه کردن، برابر بودن با
جفتهای جورmatched pairs, paired samplesواژههای مصوب فرهنگستانجفتهای واحدهای آزمایش که تاحدِّامکان، مشابه یکدیگر انتخاب شوند