کف دست
پاتله
پولت
peuhl
پلو، رفیق، شریک، بابا، هم دست، رفیق شدن
پاتل
لختی
خلوتی، لاشی، محقر، جزئي، چیز اشغال و نا چیز
پالت چوبی
خلوص، حقارت، ناچیزی، اشغال
پالتا
پرت کردن