poachingدیکشنری انگلیسی به فارسیشکارچی، تجاوز کردن به، اب پز کردن، فرو کردن، دزدکی شکار کردن، راندن، هل دادن، بهم زدن، لگد زدن، دزدیدن، برخلاف مقررات شکار صید کردن
تنگابپزیpoachingواژههای مصوب فرهنگستانآرام پختن مواد غذایی در مایعات در پایینتر از نقطۀ جوش آنها بهگونهایکه شکلشان حفظ شود