خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
parallelism پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
scale parallel
مدار مقیاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] مداری که مقیاس تعریفشده برای آن در سامانۀ تصویر (map projection) مربوط صحیح است
-
parallel reactions
واکنشهای موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنشهایی که در آنها واکنشدهندههای یکسان از مسیرهای مختلف بهطور همزمان محصولات متفاوتی تولید میکنند
-
parallel scales
گامهای همپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گامهایی که دارای بنمایههای یکسان و مقامهای متفاوتاند
-
parallel 1
موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] ویژگی دو یا چند نرمافزار یا سختافزار که همزمان کار میکنند
-
parallel descent
تبار موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] تباری که برپایۀ دو نظام موازی خویشاوندی تعیین میشود
-
parallel editing
تدوین موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی تدوین که در آن رویدادهای متفاوتی که در مکانها یا زمانهای مختلف اتفاق میافتد به دنبال یکدیگر به نمایش درمیآید
-
parallel geometry
چیدمان موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی هندسۀ برداشت که در آن چشمههای موازی همراستا با خطوط گیرندۀ موازی حرکت میکنند
-
parallel fold
چین موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که در آن ضخامت لایهها ثابت میماند متـ . چین هممرکز concentric fold
-
parallel resonance
تشدید موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← پادتشدید
-
parallel motion
حرکت موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی حرکت همجهت خاص که در آن دو بخش (part) فاصلههایی با کمیت یکسان دارند
-
parallel computing
رایانش موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشبندی و توزیع کل کار رایانش در میان پردازندههای دخیل
-
parallel impedance
رهبندی موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] یکی از دو یا چند رهبندی که به یک جفت پایانه وصل میشود
-
concordant bedding, parallel bedding
لایهبندی همساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری رسوبی که مشخصۀ آن وجود لایههای موازی است
-
parallelodromous, parallel 2
موازیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی دارای دو یا چند رگبرگ اولین یا دومین موازی که در رأس به هم میرسند
-
parallel access, simultaneous access
دستیابی موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] انتقال همۀ عناصر هر واحد اطلاعات بهطور همزمان