paraphrasesدیکشنری انگلیسی به فارسیپاراگرافها، تفسیر، نقل قول، تاویل، ترجمه ازاد، توضیح، نقل بیان، ترجمه و تفسیر کردن
paraphraseدیکشنری انگلیسی به فارسیتفسیر، نقل قول، تاویل، ترجمه ازاد، توضیح، نقل بیان، ترجمه و تفسیر کردن
بازگوییparaphraseواژههای مصوب فرهنگستان1. فرایند بیان یک جمله یا متن در قالب الفاظ یا ساختی دیگر بدون تغییر معنی2. محصول فرایند بیان یک جمله یا متن در قالب الفاظ یا ساختی دیگر بدون تغییر معنی
لغزه 2parapraxis, parapraxiaواژههای مصوب فرهنگستانخطایی که گمان میرود بیانگر آرزوها و نگرشها و تکانههای ضمیر ناآگاه (unconscious) است متـ . لغزش فرویدی Freudian slip