parolist
گشت زنی کرد، گشت زدن، پاسبانی کردن، پاسداری کردن
گذرواژهها، عفو مشروط، قول شرف، قول مردانه، بقید قول شرف آزاد ساختن
پاراستامول
عذر خواهی
مربی