pastدیکشنری انگلیسی به فارسیگذشته، سابقه، پیشینه، پیش، پیش از، دور از، در ماورای، قبلی، سابق، قدیمی، ماقبل، ماورای، پایان یافته، وابسته بزمان گذشته، گذشته از
pastدیکشنری انگلیسی به فارسیگذشته، سابقه، پیشینه، پیش، پیش از، دور از، در ماورای، قبلی، سابق، قدیمی، ماقبل، ماورای، پایان یافته، وابسته بزمان گذشته، گذشته از