pairsدیکشنری انگلیسی به فارسیجفت، زوج، زن و شوهر، نر و ماده، هر چيز دوجرئي، جور کردن و شدن، جفت کردن و شدن
disappearsدیکشنری انگلیسی به فارسیناپدید می شود، ناپدید شدن، نابود شدن، پیدا نبودن، ناپیدا شدن، غایب شدن