پلاستیک، چکه کردن، ترشح کردن، چکیدن، صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
قرار دادن، جای دادن، گذاشتن، گماردن، در محلی گذاردن
پیلئوسن، دوره پلیوسن، وابسته بدوره پلیوسن
خوش، موجب مسرت، باصفا، خوش ایند، بشاش، دلگشا
تمیز کردن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن
دوره پیلوزوس
پاشیدن، چلپ چلوپ کردن، ریختن، ترشح کردن