بدبختی، گرفتاری، مخمصه، موقعیت، متعهد شدن، تعهد دادن
حوادث، گرفتاری، مخمصه، موقعیت، متعهد شدن، تعهد دادن
پیچیده
محرمانه، متعهد شدن، تعهد دادن
مهاجمان
محوطه، متعهد شدن، تعهد دادن
plight
adversity, curse, desolation, evil, misery, plight
covenant, pledge, plight, promise, swear, vow
avouch, engage, pledge, plight, promise, undertake
بالاخره
تلخ
بی نظیر
چراغ روشن، چراغ ترمز، چراغ علامت توقف وسائط نقلیه
لامپشت