پلک زده
پاك كردن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن
پلکت
جفت
چاقو، چاک دامن
قرار داده شده، قرار دادن، جای دادن، گذاشتن، گماردن، در محلی گذاردن