plyدیکشنری انگلیسی به فارسیبستن، لا، تاه، یک لای طناب، تخته چندلا، لایه کاغذ، رفت و آمد کردن، تاه کردن، چند لا کردن، دولا کردن، تردد کردن
pledدیکشنری انگلیسی به فارسیپله، لابه کردن، درخواست دادن، درخواست کردن، عرضحال دادن، در دادگاه اقامه یا ادعا کردن