قضیة امکانناپذیری اَروArrow's impossibility theorem, general possibility theoremواژههای مصوب فرهنگستانقضیهای که اثبات میکند که هیچ فرایند کاملی وجود ندارد که براساس آن بتوان با همافزایی رتبهبندیهای فردی در قبال گزینههای مختلف به رتبهبندی جمعی یا اجتماعی این گزینهها دست یافت
امکاندیکشنری فارسی به انگلیسیchoice, eventuality, fear, feasibility, option, possibility, potency, potential, potentiality, practicability, room