powdersدیکشنری انگلیسی به فارسیپودر، گرد، باروت، پودر صورت، سوده، خاکه، پودر کردن، پودر شدن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن
پودر پوشانشpowder coatings 2, powder coating material, coating powdersواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مادۀ پوششی صددرصد جامد که بهصورت پودر خشک به کار میرود و پس از پخت در دمای بالا ذوب میشود و فیلم (film) پیوستهای تشکیل میدهد
پودر پوشانشpowder coatings 2, powder coating material, coating powdersواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مادۀ پوششی صددرصد جامد که بهصورت پودر خشک به کار میرود و پس از پخت در دمای بالا ذوب میشود و فیلم (film) پیوستهای تشکیل میدهد
پودر پوشانشpowder coatings 2, powder coating material, coating powdersواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مادۀ پوششی صددرصد جامد که بهصورت پودر خشک به کار میرود و پس از پخت در دمای بالا ذوب میشود و فیلم (film) پیوستهای تشکیل میدهد