phrasesدیکشنری انگلیسی به فارسیعبارات، عبارت، اصطلاح، تعبیر، کلمه بندی، سخن موجز، پند وامثالبعبارت دراوردن، تعبیر دراوردن، تعبیر کردن، کلمه بندی کردن
praisesدیکشنری انگلیسی به فارسیستایش، تحسین، تمجید، تعریف، نیایش، پرستش، چاپلوسی، رجز، خوشامد گویی صمیمانه، ستودن، ستایش کردن، تعریف کردن، تمجید کردن، لاف زدن، چاپلوسی کردن، ریشخند کردن، تمجید و ستایش کردن، نیایش کردن، خوشامد گویی کردن، علم کردن