پیش بینی شده، مقدر شدن یا کردن، قبلا تعیین کردن
پیش بینی ها، مقدر شدن یا کردن، قبلا تعیین کردن
پیش بینی شده، مقدر، مقدور
دقت
سدیم
مزرعه
predestine
foreordain, ordain, predestine, preordain, destine