praysدیکشنری انگلیسی به فارسیدعا می کند، نماز خواندن، دعا کردن، مناجات کردن، بدرگاه خدا استغاثه کردن، درخواست کردن، خواهش کردن، خواستار شدن
پیشتصفیهpretreatmentواژههای مصوب فرهنگستان1. فرایندهایی برای کاهش یا حذف یا سرشتگردانی آلایندههای فاضلاب غیرخانگی قبل از تخلیۀ آن به شبکۀ جمعآوری فاضلاب 2. فرایند تصفیهای که آب را برای فرایندهای اصلی تصفیه آماده میکند
پیشآزمونpre-test/ pretestواژههای مصوب فرهنگستانمرحلۀ اندازهگیری پیش از مدیریت تیمار آزمایشی که مبنایی برای ارزیابی تغییرات حاصل از تیمار فراهم میسازد
تفسیر کردنinterpretواژههای مصوب فرهنگستانترجمه و اجرا کردن خطبهخط (یک خط در هر مرحله) گزارههای زبان منبع
interpretدیکشنری انگلیسی به فارسیتفسیر، تفسیر کردن، ترجمه کردن، درک کردن، ترجمه شفاهی کردن، معنی کردن