United Nations Crime Prevention and Criminal Justiceدیکشنری انگلیسی به فارسیپیشگیری جنایی سازمان ملل متحد و عدالت کیفری
preventingدیکشنری انگلیسی به فارسیجلوگیری از، مانع شدن، منع کردن، ممانعت کردن، باز داشتن، پیش گیری کردن، جلو گیری کردن
پیشگیری از بازگشتrelapse preventionواژههای مصوب فرهنگستانراهکارهایی مبتنی بر آموزش و مشاوره برای به حداقل رساندن احتمال بازگشت اختلالهایی مانند اعتیاد و افسردگی در فرد
منعدیکشنری فارسی به انگلیسیban, bar, discouragement, preclusion, prevention, prohibition, restraint, veto
جلوگیریدیکشنری فارسی به انگلیسیdiscouragement, exclusion, hindrance, holdup, inhibition, lid, preclusion, prevention, restraint, save, stoppage
بازداریدیکشنری فارسی به انگلیسیban, block, determent, deterrence, discouragement, dissuasion, hindrance, holdup, inhibition, prevention, prohibition, restraint, veto
پیشگیری از بازگشتrelapse preventionواژههای مصوب فرهنگستانراهکارهایی مبتنی بر آموزش و مشاوره برای به حداقل رساندن احتمال بازگشت اختلالهایی مانند اعتیاد و افسردگی در فرد
پیشگیری اولیهprimary preventionواژههای مصوب فرهنگستانپیشگیری از وقوع بیماری در بین افراد و جمعیتهای آسیبپذیر با افزایش سطح بهداشت عمومی و ایمنسازی در برابر برخی بیماریها متـ . پیشگیری نخستین