principleدیکشنری انگلیسی به فارسیاصل، قاعده، قاعده کلی، حقیقت، منشاء، مبدا، مبادی واصول، طریقت، سر چشمه، قانون یا اصلی علمی یا اخلاقی
نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینیGovernment & Binding Theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای در زبانشناسی زایشی که چامسکی آن را در سال 1981 معرفی کرد متـ . نظریۀ اصول و پارامترها principles & parameters theory
بهینساختgood manufacturing practice, GMP 1, good manufacturing practice principlesواژههای مصوب فرهنگستاندستورالعملهای ناظر بر ساخت دارو و مواد غذایی در شرایط بهینه
اصول پدافند عاملactive defense principlesواژههای مصوب فرهنگستاناصول شناختهشدهای که براساس آن نیرویی در مقابل آفند نیروی متجاوز اقدامات و آرایش پدافندی انجام میدهد
اصول پدافند غیرعاملpassive defense principlesواژههای مصوب فرهنگستاناصول شناختهشدهای که براساس آن برای دفاع و حفاظت در مقابل اقدامات تجاوزگرانه اقدامات پدافندی غیرعامل صورت میگیرد