probationerدیکشنری انگلیسی به فارسیآزمودنی، کارمند تحت ازمایش، کارمند استاژ، زندانی ازاد شده بقید شرف
آزاد مشروطprobationerواژههای مصوب فرهنگستانمجرمی که با آزادی مشروط به جامعه بازگردانده شده و در عین حال که تحت نظر مقامات انتظامی است، تحت حمایتهای درمانی نیز قرار دارد
probationersدیکشنری انگلیسی به فارسیآزمودنی ها، کارمند تحت ازمایش، کارمند استاژ، زندانی ازاد شده بقید شرف