مردمک خروجیexit pupilواژههای مصوب فرهنگستانتصویر دهانهبند (aperture stop) یک سامانۀ نوری در فضای تصویر
مردمک ورودیentrance pupilواژههای مصوب فرهنگستانتصویر دهانهبند (aperture stop) یک سامانۀ نوری در فضای شیء
آموزندهدیکشنری فارسی به انگلیسیdidactic, educational, educative, eye-opener, informative, instructive, learner, pupil
مردمک خروجیexit pupilواژههای مصوب فرهنگستانتصویر دهانهبند (aperture stop) یک سامانۀ نوری در فضای تصویر
مردمک ورودیentrance pupilواژههای مصوب فرهنگستانتصویر دهانهبند (aperture stop) یک سامانۀ نوری در فضای شیء