qualifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیواجد شرایط بودن، واجد شرایط شدن، توصیف کردن، صلاحیت داشتن، تعیین کردن، قدرت را توصیف کردن، ازبدی چیزی کاستن، کنترل کردن
disqualifiesدیکشنری انگلیسی به فارسیرد صلاحیت می کند، سلب صلاحیت کردن از، شایسته ندانستن، مردود کردن، کم کردن، کاستن