کفچللغتنامه دهخداکفچل . [ ک َ چ َ ] (اِ) کفل و سرین اسب . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).
کفچوللغتنامه دهخداکفچول . [ ک َ ] (ص ، اِ) کفچوک در همه معانی . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ پیشین شود.