caddiesدیکشنری انگلیسی به فارسیcaddies، توپ تنیس، لو لو، چای دان، دانش اموز دانشکده افسری، شبح، پسر کهتر، پیشخدمت
codesدیکشنری انگلیسی به فارسیکدهای، رمز، قانون، برنامه، دستورالعملها، نظام نامه، رمزی کردن، بصورت رمز دراوردن