racketدیکشنری انگلیسی به فارسیراکت تنیس، راکت، سر و صدا، پهنه، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو، سر و صدا و اشوب کردن
racketدیکشنری انگلیسی به فارسیراکت تنیس، راکت، سر و صدا، پهنه، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو، سر و صدا و اشوب کردن
دستاک 2racketواژههای مصوب فرهنگستانابزاری ورزشی متشکل از دسته و صفحهای معمولاً گرد یا بیضی برای ضربه زدن به توپ یا پرتوپ متـ . راکت
racketدیکشنری انگلیسی به فارسیراکت تنیس، راکت، سر و صدا، پهنه، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو، سر و صدا و اشوب کردن