رادیوگمانهradiosondeواژههای مصوب فرهنگستانهر بستۀ ابزار هواشناختی یکبارمصرف که اغلب با پرواز آزاد بالون به بالا برده میشود تا نیمرخهای قائم متغیرهای جوّی را از سطح زمین تا پوشنسپهر اندازهگیری و این دادهها را ازطریق رادیو به سامانۀ گیرندۀ زمینی ارسال کند
ایستگاه رادیوگمانهradiosonde stationواژههای مصوب فرهنگستانایستگاهی برای ارزیابی دادههای فشار و دما و رطوبت نسبی دریافتی از رادیوگمانۀ بالونبُرد
سامانۀ رادیوگمانهradiosonde systemواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ ابزارهای زمینی و پروازی همراه با نرمافزار رایانهای برای انجام پرواز رادیوگمانه و گردآوری و پردازش دادهها و ارسال پیام رادیوگمانۀ جوّ بالا