راطملغتنامه دهخداراطم . [ طِ ] (ع ص ) ملازم چیزی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
رَأَيْتُمُفرهنگ واژگان قرآنديديد (در اصل "رَأَيْتُمْ " بوده که چون دو ساکن به هم رسيده ضمّه گرفته است)