نرده، ریل، سرزنش، محجر
رولینگ، اشفته کردن، دنبال هم دویدن، با جیغ و داد و بازی کردن
انجماد، تلو تلو خوردن، چرخیدن، گیج خوردن، یله رفتن
نرده ها، نرده، ریل، سرزنش، محجر
دوچرخه سواری
ریلینگ، هم زدن، مغشوش کردن، ازردن، متغیر کردن
دیوانه
حفاظی طولی برای جلوگیری از سقوط وسایل نقلیه از روی پل
railing
fencing, railing
سقوط، از خط خارج شدن، از خط خارج کردن
عقب نشینی، عقبی
بدون تردید
بدون تردد
دستبند