ranchدیکشنری انگلیسی به فارسیدر مرتع پرورش احشام، مزرعه یا مرتع احشام، دامداری کردن، در مرتع پرورش احشام کردن
rationsدیکشنری انگلیسی به فارسیجیره ها، جیره، سهم، مقدار جیره روزانه، خارج قسمت، توشه، جیره بندی کردن، جیره دادن