غرق شدن، پیچ انداختن در، گره دار کردن
فریاد کشید
rowelled
پشمالو، مهمیز زدن
آشکار شد، شادی کردن، لذت بردن، عیاشی کردن
روحانی
رها شده
نارنجی
سنگریزه، متوقف کردن، در شن دفن کردن، شن پاشیدن
بیرون رفتن
سفرکرده